جدول جو
جدول جو

معنی آب گرم - جستجوی لغت در جدول جو

آب گرم
در علم زمین شناسی چشمه ای که در برخی نقاط از زمین می جوشد و ممکن است دارای گوگرد و مواد معدنی دیگر باشد. در این صورت آب آن برای معالجۀ امراض پوستی نافع است
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
فرهنگ فارسی عمید
آب گرم
(بِ گَ)
نام محلی کنار راه قزوین و همدان میان قرخبلاق و نجف آباد، بفاصله 236500 گز از تهران، نام رودی از روافد رود گرگان
لغت نامه دهخدا
آب گرم
(بِ گَ)
آب جوشیده و حارّ. حمیم. (دهار) ، آب معدنی که بالطبع گرم باشد. حمّه: آب گرم لاریجان. آب گرم شاهان گرماب، حمامی که بر این آب سازند مداوای بیماران را
لغت نامه دهخدا
آب گرم
آب جوشیده، آب معدنی که بالطبع گرم باشد، آب گرم لاهیجان
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
فرهنگ لغت هوشیار
آب گرم
((بِ گَ))
آب معدنی گرم که از زمین می جوشد، جایی که در آن آب معدنی باشد، اشک، شراب
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
فرهنگ فارسی معین
آب گرم
آب گرم: بیماری - لوک اویتنهاو
اگر دیدید شما روی کسی آب گرم ریختید آن شخص اگر آشنا و شناخته شده باشد در حق او ستم روا می دارید یا به یکی از بستگان بلا فصل خود آسیب وارد می آورید و اگر آن شخص ناشناس باشد نیتی بد در شما پیدا می شود که بهتر است پرهیز کنید و در روزهای آینده دست به کاری نزنید که نتیجه بد آن متوجه مردم شود - منوچهر مطیعی تهرانی
اگر بیند که آب گرم همی ریختند، چنانکه او را خبر نباشد، دلیل کند که بیمار شود یا غمی سخت بدو رسد .
فرهنگ جامع تعبیر خواب
آب گرم
الماء السّاخن
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به عربی
آب گرم
Hydrothermal
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به انگلیسی
آب گرم
hydrothermal
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به فرانسوی
آب گرم
نام مرتعی در آمل و یکی از آب معدنی های این شهرستان
فرهنگ گویش مازندرانی
آب گرم
hidrotermal
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به پرتغالی
آب گرم
ہائیڈروترمل
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به اردو
آب گرم
гидротермальный
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به روسی
آب گرم
hydrothermal
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به آلمانی
آب گرم
гідротермальний
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به اوکراینی
آب گرم
hydrotermalny
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به لهستانی
آب گرم
হাইড্রোথার্মাল
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به بنگالی
آب گرم
idrotermale
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
آب گرم
maji moto
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به سواحیلی
آب گرم
hidrotermal
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
آب گرم
온천의
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به کره ای
آب گرم
温泉の
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به ژاپنی
آب گرم
热水的
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به چینی
آب گرم
जलऊष्ण
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به هندی
آب گرم
hidrotermal
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
آب گرم
น้ำร้อน
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به تایلندی
آب گرم
hydrothermisch
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به هلندی
آب گرم
hidrotermal
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
آب گرم
הידרותרמלי
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
دیکشنری فارسی به عبری

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آب گرم کن
تصویر آب گرم کن
وسیله ای که با نفت، برق و یا گاز آب را گرم می کند
فرهنگ فارسی عمید
(تَ بِ گَ)
حمای صالب. تب گرم یعنی در وی لرزه و سرما نباشد. (بحر الجواهر). مقابل تب سرد:صلب تب گرم شدن. (تاج المصادر بیهقی) :
روز پنجم به تب گرم و خوی سرد فتاد
شب هفتم خبر از حال دگر بازدهید.
خاقانی.
سرد است زهر عقرب از بخت من مرا
تبهای گرم زاد ز زهر جفای ری.
خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 454).
رجوع به تب و حمی و دیگر ترکیب های این دو شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از آب سرخ
تصویر آب سرخ
شراب، خمر
فرهنگ لغت هوشیار
آلتی فلزی که بوسیله سوخت نفت یا زغال آب را گرم کند. یا آب گرم کن برقی (الکتریکی)، آلتی فلزی که تشکیل میشود از سیمهای کرم نیکل که دوراجسام عایق و نسوز پیچیده شده و آنرا در ظرف آب وارد میکنند و پس از گرم شدن آب جریان را قطع کنند و آب گرم کن را از آب خارج سازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب چشم
تصویر آب چشم
اشک سرشک
فرهنگ لغت هوشیار
((گَ کُ))
دستگاه گرم کننده آب که با نفت و گاز و برق یا گرمای خورشید کار می کند
فرهنگ فارسی معین